تو رو کم دارم

​​​​​​

​​​​​​

روز تولد توست
و من در تب در کنار تو بودن می‌سوزم
من نیستم و تو
بی من این روزها.....
و چه بی من‌ها و بی توها
این روزها بر ما می‌گذرد

دوست داشتنت تمام نمیشود

با هر نفس در من متولد میشوی

تولدت مبارک ❤️

تو رو کم دارم...

​باز بوی تو میاد بوی خوبه شکلات آره بوی خودته بوی خوبه شکلات نمیدونم فقط اینو می دونم، چشام پره اشکه ، پره از حس ... تو رو کم دارم...

میگم اون فیلم عروسکیه که باهم دیدیم اسمش چی بود

خوبیش اونجا بود که خیلی هم حواسمون به دیدنش نبود

من که حواسم به چشمای تو پرت میشد

میخوام دوباره ببینمش قشنگ بود

من و تو و....

دستانم را بگیر و حال دلم را از چشم هایم بپرس

تو رو کم دارم...

برای نوشتن یک متن زیبا دنبال کلمات و جمله ها نمیگردم

همین که یک روز بارون بیاد یا یک شب هوا برفی بشه

کافیه....

منو میبره به سالها پیش به یک شب برفیه سرد و

یک لباس نیمه گرم آبی رنگ

و جایی که جز عشق همه چیز خاموشه

و صبحی پر از سفیدی و امید که جز خنده و چند برابر شدن

عشق چیزی نیست....

تو رو کم دارم...

 

تو رو کم دارم...

حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم

آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند

یاسم و باران که می بارد م‍‍عطر می شوم

در لباس آبی از من بیشتر دل می بری

آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم

آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو

می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم

میل - میل توست اما بی تو باور کن که من

در هجوم باد های سرد پرپر می شوم

تو رو کم دارم...

تو تنها نموندی که حال

 

دل بی قرارو بفهمی

عزیزت نرفته که تشویش سوتِ قطارو بفهمی

تو از دست ندادی

بفهمی چیه ترس از دست دادن

جای من نبودی بدونی چیه

فرق بین تو و من

تو هیچ وقت نرفتی

لبِ جاده تا انتظارو بفهمی

پریشون نبودی که نگذشتن

لحظه هارو بفهمی

تو اونی که رفته چی میدونی

از غصه ی جای خالی

من اونم که مونده چی میدونم

از قصه ی بیخیالی

تو رو کم دارم...

بهت قول میدم نبینی منو

بهت قول میدم سراغت نیام 

بهت قول میدم عزیز دلم 

که چشمت نیوفته دیگه تو چشام

که انقدر اشکام عذابت نده

دیگه قسمت روزگارت نشم 

قراره خوشبخت باشی برو 

بهت قول میدم دلم نشکنه

 

 

 

 

 

تو رو کم دارم...

بگیری من تا همیشه عاشقتم

تمام من برای تو تویی که جان من شدی

ز عشق تو چه بی قرارم

نترس ازین وابستگی

از عادت و دلبستگی که بی تو من نفس ندارم

تو حق نداری بعد ازین دست مرا رها کنی

آتش به جانمان زنی به قلب خود جفا کنی

دیوانگی کن بیش ازین باید که لبریزم کنی

دریا به دریا با توام باید که درگیرم کنی

دریا به دریا با توام

تو رو کم دارم...

تو رو کم دارم...